دو قلو ها در پارک ولیعصر
دیروز شنبه مورخ 1393/4/1 اولین روز تابستان بود عصر قرار بود بابا بیاد و من واسه ی خرید لباس برای عروسی علی دایی به ولیعصر ببرد من وسایل شام را حاضر کردم تا شام را هم در بیرون از خانه بخوریم بابا بهنام ساعیت 6/5 امدو ما بعد از گذاشتن وسایل در ماشین راه افتادیم پس از رسیدن به ولیعصر ماشین را پارک کردیم همه گی با هم برای دیدن مغازه ها راه افتادیم لباس ها در کل مغازه هایی که در طول 3 ساعتی که گشتیم یا گران بودند یا اندازه نبودند یا این که مورد دلخواه من نبودند . بنا براین پس از کلی گشت در بازار صدای غرغر بچه ها در امد بنا براین برای ارام کردن بچه ها انها را به پارک ولیعصر بردیم تاهم شام بخوریم وهم بچه ها بازی کنند پس از خوردن شام من وبابا بهنام دو قلو ها را برای تماشای پارک ابی بردیم چقدر منظره ی رقص فواره های اب با اهنگ زیبا بود دو قلو ها پس ازکلی دویدن دور استخر اب خسته شدند و همه گی با هم به خانه بر گشتیم