اسرا و صدرااسرا و صدرا، تا این لحظه: 16 سال و 8 ماه و 22 روز سن داره

دوقلوهای من

دست نوشته های یک مادر برا دوقلوهای زیباش

با دو قلو ها در ارس

روز 5شنبه مورخ1393/3/15صبح در خانه ی مامان مرضیه از خواب بلند شدیم بابا بهنام با دوستانش روز سه شنبه به شمال رفته بود صبح خاله سهیلا زنگ زد و گفت وسایل و بارو بندیل را جمع کنیم و به جلفا برویم ما هم قبول کردم بچه ها از شنیدن موضوع خوشحال شدند من و مامان مرضیه اسباب و وسایل را جمع کردیم و با امدن خاله سهیلا و اقا نبی همه گی با هم به جلفا رفتیم خاله معصو مه با خانواده اش هم قبل از ما به جلفا رفته بودند و گفته بودند وقتی امدید با انها تماس بگیریم بنابراین ما راه افتادیم وقتی به جلفا رسیدیم خاله سهلا به محمد زنگ زد و محل استقرار انها را پرس و جو کرد انها در سد ارس بودند به همین خاطر اقا نبی هم به طرف سد ارس راهی شد هوا خیلی گرم بود بچه ...
18 خرداد 1393

یک روز با دوقلوها در ایل گلی

دیروز جمعه مورخ93/3/9بود.بابا بهنام صبح زود به اداره رفت.من و دو قلوها سا عت11از خواب بلند شدیم وبعداز خوردن صبحانه من مشغول انجام کارهای خانه شدم ودو قلو ها هم مشغول تماشای تلویزیون شدندساعت 3 بابا بهنام به خانه امد و بعد از خوردن میوه به اتاق رفت تا استراحت کند بچه ها هم با تب لتی که بابا بهنام براشون گرفته بود مشغول بازی شدند بعد از بیدار شدن بابا بهنام از خواب به پیشنهاد من همه گی با هم به پارک ایل گلی رفتیم خیلی به بچه ها و من خوش گذشت بچه ها در پارک سوار وسایل بازی شدند ضمنا صدرا اصرار می کرد که او را سوارابشا رکنیم به خاطر همین جلوتر از ما به طرف ابشار رفت ما هم پشت سراو رفتیم اما تا از پله ها بالا رفتیم دیدیم صدرا در کنار ابشار نی...
10 خرداد 1393